آموزش اصول تریدینگ (Trading) یا معامله ارزهای دیجیتال

درباره اصول تریدینگ یا خرید و فروش ارزهای دیجیتال چه میدانید؟

معامله یک مفهوم اساسی اقتصادی است که شامل خرید و فروش دارایی‌ها است. به طور کلی خرید و فروش می‌تواند برای هر نوع کالا و خدماتی مانند ارزهای دیجیتال انجام شود و خریدار مبلغی را به فروشنده پرداخت می‌کند. همچنین در برخی مواقع، معامله می‌تواند شامل مبادله کالا و خدمات بین طرفین معامله باشد.

ترید یا معامله ارزهای دیجیتال چیست؟

در چارچوب بازارهای مالی، دارایی‌های مورد معامله، ابزارهای مالی نامیده می‌شوند. برای مثال این دارایی‌ها شامل سهام، اوراق قرضه، جفت ارز در بازار فارکس، آپشن، معاملات آتی، معاملات مارجین، ارز‌های‌ دیجیتال و … می‌باشند. اگر با این واژه‌ها آشنایی ندارید نگران نباشید. همه این موضوعات را بعداً در مقالات دیگر توضیح خواهیم داد.

نگذار دارایی هات از دست بره

اصطلاح تریدینگ (trading) یا معامله‌گری معمولاً برای اشاره به معاملات کوتاه مدت استفاده می‌شود. در این مواقع معامله‌گران بطور فعال در طی بازه‌های زمانی نسبتاً کوتاهی به موقعیت‌هایشان وارد یا از آنها خارج می‌شوند. با این حال، این عبارت شاید کمی گمراه‌کننده باشد. در حقیقت، ترید کردن می‌تواند به طیف گسترده‌ای از استراتژی‌های مختلف مانند معامله روزانه، معامله نوسان، معامله پیروی از روند و بسیاری موارد دیگر اشاره داشته باشد.

 سرمایه‌گذاری چیست؟

سرمایه گذاری به اختصاص دادن منابع (مانند سرمایه) با هدف کسب سود اطلاق می‌شود. این امر می‌تواند شامل استفاده از منابع پولی برای تأمین اعتبار، راه‌اندازی کار تجاری یا خرید زمین با هدف فروش مجدد آن با قیمت بالاتر باشد. در بازارهای مالی، این موضوع به طور معمول شامل سرمایه گذاری در ابزارهای مالی با امید فروش آنها با قیمت بالاتر در آینده می‌باشد.

انتظار بازگشت به عنوان یک مفهوم اساسی در سرمایه گذاری شناخته می‌شود که به ROI نیز معروف است. در مقایسه با معامله‌گری، سرمایه گذاری به طور معمول به یک رویکرد بلند مدت برای سود آوری نیازمند است. هدف یک سرمایه گذار به دست آوردن ثروت در مدت زمان طولانی (سال‌ها یا حتی دهه‌ها) می‌باشد. روش‌های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما سرمایه‌گذاران معمولاً از فاکتورهای بنیادی یا فاندامنتال برای یافتن فرصت‌های سرمایه گذاری مناسب و بالقوه استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاران معمولا به دلیل ماهیت طولانی مدت رویکرد خود نسبت به نوسانات کوتاه‌مدت نگران نمی‌باشند. به این ترتیب، آنها معمولاً نسبتاً منفعل و بی‌حرکت خواهند ماند و توجه زیادی به ضررهای کوتاه‌مدت ندارند.

تفاوت سرمایه‌گذاری با معامله‌گری در ارزهای دیجیتال چیست؟

هم معامله‌گران و هم سرمایه‌گذاران به دنبال کسب سود در بازارهای مالی هستند. با این حال، روش‌های آنها برای دستیابی به این هدف کاملاً متفاوت است. به طور کلی، سرمایه‌گذاران به دنبال کسب بازدهی در مدت زمان طولانی‌تری هستند، این مدت زمان ممکن است سال‌ها یا حتی دهه‌ها به طول بیانجامد. از آنجایی که سرمایه‌گذاران دید بلندمدت دارند، بازده برگشتی مورد نظر آنها برای هر سرمایه‌گذاری نیز بیشتر می‌شود.

از طرف دیگر، معامله‌گران سعی می‌کنند از بی‌ثباتی بازار به نفع خود استفاده ببرند. آنها بارها سهام و کالای خود را وارد بازار و سپس خارج می‌کنند، و ممکن است به دنبال سود‌آوریی‌هایی با بازدهی کمتر باشند (به این دلیل که اغلب وارد چندین معامله مختلف می‌شوند).

کدامیک بهتر است؟ کدام یک برای شما مناسب‌تر می‌باشد؟ این تصمیم‌گیری بر عهده شما می‌باشد. ابتدا باید در مورد بازارها تحقیق و اطلاعات لازم را کسب کنید و سپس با انجام دادن یاد بگیرید. با گذشت زمان، می‌توانید متوجه شوید که کدام یک از آنها با اهداف مالی، شخصیت و نحوه معاملات شما مناسب‌تر است.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟

تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال (fundamental analysis) یکی از روش‌های ارزیابی ارزش دارایی مالی است. یک تحلیلگر بنیادی، عوامل اقتصادی و مالی را مورد بررسی قرار می‌دهد تا ارزش یک دارایی را منصفانه ارزیابی کند. این موارد می‌تواند شامل شرایط کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصادی در سطح گسترده‌تر، شرایط صنعت و یا دیگر کسب‌وکار‌های مرتبط با آن دارایی (در صورت وجود) باشد. تمامی این موارد اغلب توسط شاخص‌های پیشرو (leading) و عقب ماندگی (lagging) اقتصاد کلان دنبال می‌شوند.

پس از پرداختن به تجزیه و تحلیل بنیادی، تحلیلگران تلاش می‌کنند تا دریابند دارایی مورد نظر تا چه حد بالاتر یا پایین‌تر از قیمت واقعی خود قرار گرفته است. سرمایه‌گذاران می‌توانند هنگام تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری از این نتیجه‌گیری استفاده کنند.

همچنین، تجزیه و تحلیل بنیادی در ارزهای دیجیتال یک حوزه نوظهور از علم داده می‌باشد که به داده‌های عمومی بلاکچین که به اصطلاح معیارهای زنجیره‌ای نامیده می‌شود نیز می‌پردازد. این معیارها شامل میزان هش (Hash) شبکه، دارندگان برتر، تعداد آدرس‌ها، تجزیه و تحلیل تراکنش‌ها و موارد دیگر می‌باشد. تحلیلگران می‌توانند با استفاده از داده‌های کاملا در دسترس بلاکچین عمومی، شاخص‌های فنی پیچیده‌ای را ایجاد و جنبه‌های خاصی از سلامت کلی شبکه را ارزیابی کنند.

با این که تجزیه و تحلیل بنیادی به طور گسترده در بازار سهام یا فارکس مورد استفاده قرار می‌گیرد، ولی هم اکنون برای ارزهای دیجیتال مناسب نیستند. این نوع از دارایی‌ها کاملا نوپا می‌باشند و استانداردها و چارچوب جامع و کاملی برای ارزش‌گذاری در بازار ندارد. به علاوه، بخش عمده‌ای از بازار تحت تاثیر گمانه‌زنی‌ها، داستان‌ها و روایت‌ها کنترل می‌شود. به این ترتیب، عوامل بنیادی معمولاً تاثیر ناچیزی در قیمت ارزهای دیجیتال خواهند داشت. با این وجود، زمانی که بازار به بلوغ بیشتری برسد، روش‌های دقیق‌تری برای ارزش‌گذاری دارایی‌های رمزنگاری شده به وجود خواهد آمد.

تجزیه و تحلیل تکنیکال (TA) چیست؟

تحلیلگران تکنیکال با رویکردی متفاوتی فعالیت می‌کنند. تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال (technical analysis) به بررسی قیمت در بازه‌های زمانی مختلف می‌پردازد و این بررسی‌ها می‌تواند چگونگی رفتار بازار در آینده را نشان دهد.

تحلیلگران تکنیکال به دنبال ارزش ذاتی یک دارایی نمی‌باشند. در واقع، سوابق فعالیت‌های معامله‌گری را در یک بازه زمانی خاص مورد بررسی قرار می‌دهند و بر این اساس فرصت‌ها را شناسایی می‌کنند. آنها نوسان قیمت و حجم، الگوهای نموداری، شاخص‌های تکنیکال و بسیاری از ابزارهای نموداری دیگر را مورد مطالعه قرار می‌دهند. هدف از این تجزیه و تحلیل ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک بازار مشخص می‌باشد.

با توجه به آنچه گفته شد، تجزیه و تحلیل تکنیکال تنها برای پیش بینی حرکت قیمت‌ها در آینده نمی‌باشد، بلکه می‌تواند یک چارچوب کاربردی برای مدیریت ریسک به حساب آید. از آنجایی که تحلیل تکنیکال مدلی را برای تجزیه و تحلیل ساختار بازار ارائه می‌دهد، این امر باعث می‌شود تا مدیریت معاملات مشخص‌تر و بیشتر قابل اندازه‌گیری‌ باشد. در نتیجه، سنجش ریسک اولین گام برای مدیریت آن است. به همین دلیل ممکن است برخی از تحلیلگران تکنیکال به عنوان یک معامله‌گر تلقی نشوند. این افراد ممکن است از تجزیه و تحلیل تکنیکال صرفاً به عنوان چارچوبی برای مدیریت ریسک استفاده کنند.

روش تجزیه و تحلیل تکنیکال می‌تواند برای در هر بازار مالی مورد استفاده قرار بگیرد، و در بین معامله‌گران ارز دیجیتال به طور گسترده استفاده می‌شود. اما آیا تجزیه و تحلیل تکنیکال به درستی کار می‌کند؟ خوب، همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، ارزش‌گذاری در بازارهای ارز دیجیتال تا حد زیادی توسط گمانه‌زنی‌ها انجام می‌شود. حوزه ارزهای دیجیتال مانند یک زمین بازی ایده‌آل برای تحلیلگران تکنیکال می‌باشد، زیرا آنها تنها با در نظر گرفتن عوامل تکنیکال می‌توانند به موفقیت برسند.

با تتر کمر تورم رو بشکن

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال کدامیک بهتر است؟

این موضوع کاملاً به استراتژی‌های معامله‌گری شما بستگی دارد. چرا اصلا از هر دو آنها استفاده نکنیم؟ اکثر روش‌های تحلیل بازار وقتی در کنار سایر روش‌ها یا شاخص‌ها مورد استفاده قرار بگیرند، به بهترین وجه کار می‌کنند. به این ترتیب، شانس بیشتری برای یافتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری مطمئن‌تر وجود دارد. همچنین ترکیب استراتژی‌های مختلف تریدینگ یا معامله‌گری می‌تواند به شما در از بین بردن تعصب در روند تصمیم‌گیری کمک کند.

این مفهوم گاهی با نام تلاقی یا برخورد شناخته می‌شود. معامله‌گران با این روش چندین استراتژی را با یکدیگر ترکیب می‌کنند تا از مزایای همه آنها بهره‌مند شوند. با استفاده از استراتژی‌های ترکیبی فرصت‌های معامله‌گری ارائه شده ممکن است قوی‌تر از فرصت‌های ارائه شده توسط تنها یک استراتژی عمل کند.

چه چیزی بازارهای مالی را هدایت می‌کند؟

قیمت یک دارایی صرفاً با ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. به عبارت دیگر، این تصمیم توسط خریداران و فروشندگان گرفته می‌شود. زمانی که عرضه با تقاضا روبرو می‌شود، بازار به وجود می‌آید. اما چه عوامل دیگری می‌توانند ارزش دارایی مالی را تحریک کند؟

همانطور که قبلاً بحث کردیم، عوامل فاندامنتال مانند وضعیت اقتصادی می‌تواند تاثیر گذار باشد. علاوه بر این، می‌توان عوامل تکنیکال مانند سرمایه کل بازار ارز دیجیتال را نیز در نظر گرفت. همچنین ممکن است عوامل دیگری مانند تمایلات بازار یا اخبار روز نیز تاثیرگذار باشند. 

با این حال، موارد ذکر شده تنها عواملی هستند که باید در نظر گرفته شوند. آنچه واقعاً قیمت یک دارایی را در یک لحظه خاص تعیین می‌کند، صرفاً تعادل بین عرضه و تقاضا می‌باشد.

روند بازار چیست؟

روند بازار مسیری کلی است که قیمت یک دارایی در آن حرکت می‌کند. در تجزیه و تحلیل تکنیکال، به طور معمول روندهای بازار با توجه عملکرد قیمت، خطوط روند یا حتی میانگین متحرک مشخص می‌شود.

به طور کلی، روند بازار دو نوع اصلی دارد: بازار گاوی و بازار خرسی. بازار گاوی از یک روند صعودی پایدار تشکیل شده است، به عبارت دیگر هنگامی که قیمت‌ها به طور مداوم در حال افزایش می‌باشند. بازار خرسی از روند نزولی پایدار تشکیل شده است یا به عبارتی قیمت‌ها به طور مداوم در حال پایین آمدن هستند. علاوه بر این، زمانی که بازار دارای یک ثبات نسبی یا نوسانات کم می‌باشد و جهت‌گیری مشخصی را از خود نشان نمی‌دهد را می‌توان شناسایی کرد.

بیت کوین در طول تاریخ خود در بازار گاوی بوده است.

بیت کوین در طول تاریخ خود در بازار گاوی بوده است.

شایان ذکر است که روند بازار به این معنی نیست که قیمت همیشه در جهت روند حرکت می‌کند. یک بازار گاوی که مدت طولانی‌ رو به افزایش بوده است می‌تواند روندهای نزولی کوتاهی داشته باشد و برعکس. این موضوع به سادگی ماهیت روند بازار را نشان می‌دهد و کاملا به مدت زمانی که برای بازار در در نظر گرفته‌اید بستگی دارد. همواره روند بازار در بازه‌های زمانی طولانی‌تر، اهمیت بیشتری نسبت به بازه‌های زمانی کوتاه‌تر خواهند داشت.

نکته مهم در مورد روند بازار این است که فقط با اطمینان کامل از درک آن می‌توان روند بازار را تعیین کرد. شاید در مورد مفهوم تعصب شنیده باشید. تعصب به گرایش افراد برای متقاعد کردن خود مبنی بر پیش بینی دقیق یک واقعه قبل از وقوع آن اشاره دارد. همانطور که تصور می‌کنید، تعصبات پشت پرده می‌تواند تأثیر چشمگیری در شناسایی روند بازار و تصمیمات معامله‌گری داشته باشد.

چرخه بازار چیست؟

شاید این جمله را شنیده باشید که بازار در چرخه‌ حرکت می‌کند. چرخه، الگو یا روندی است که در زمان‌های مختلف پدیدار می‌شود. به طور معمول، چرخه‌های بازار در بازه‌های زمانی بالاتر، نسبت به چرخه‌های بازار در بازه‌های زمانی کمتر، قابل اطمینان‌تر هستند. در این صورت، شما می‌توانید چرخه‌های کوچک بازار را در نمودار ساعتی با توجه به داده‌های زمان مربوطه پیدا کنید.

بازارها به طور طبیعی در چرخه‌ قرار می‌گیرند. چرخه‌ها در بازار یک دارایی باعث عملکرد مناسب آن دارائی هستند. در سایر بخش‌های یک چرخه بازار یکسان، همان دارایی ممکن است به دلیل شرایط متفاوت بازار از دیگر دارایی‌ها عملکرد ضعیف‌تری داشته باشد.

تقریباً غیرممکن است اگر که بخواهیم در هر لحظه بدانیم که در کجای چرخه بازار قرار داریم. تجزیه و تحلیل با دقت بالا تنها پس از پایان یافتن چرخه امکان پذیر است. به ندرت چرخه بازار دارای نقاط شروع و پایانی مشخصی می‌باشد. بنابراین همان طور که گفته شد، تعیین موقعیت چرخه در یک لحظه، یک دیدگاه کاملا متعصب گرایانه در بازارهای مالی می‌باشد.

منبع: academy.binance.com
اشتراک گذاری

پیام شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام
    چه ابزارها و اندیکاتورهایی رو برای تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنید؟