مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال چگونه انجام می‌شود؟

چکیده مطلب:

مدیریت ریسک در ارز دیجیتال به معنای فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل خطرات مالی است که ممکن است هنگام سرمایه‌گذاری و معامله در بازار ارزهای دیجیتال به وجود آید. برای مدیریت ریسک، معامله‌گران می‌توانند از تکنیک‌هایی مانند تنظیم حد ضرر، تنوع بخشی به پورتفوی، و استفاده از نرم‌افزارهای تحلیلی پیشرفته برای پیش‌بینی نوسانات بازار بهره بگیرند.

راهنمای مدیریت ریسک برای تازه‌کاران در ارزهای دیجیتال | همتاپی

ما دائما در طول زندگی ریسک‌های زیادی را مدیریت می‌کنیم، چه در حین انجام کارهای ساده مثل رانندگی و یا هنگام خرید بیمه و خدمات درمانی جدید. در اصل، مدیریت ریسک به معنی ارزیابی و واکنش در برابر خطرات است.

 مدیریت ریسک چیست؟

اکثر ما در حین انجام فعالیت‌های روزمره، به صورت ناخودآگاه  این خطرات را مدیریت می‌کنیم. اما وقتی صحبت از بازار‌های مالی و مدیریت کسب و کار می‌شود، بررسی ریسک‌ها یک اقدام مهم در سرمایه‌گذاری است که کاملا باید آگاهانه انجام ‌شود.

بزار دوستات به جای تو ریسک کنن

در اقتصاد، مدیریت ریسک به عنوان یک چارچوب برای نحوه مقابله یک شرکت یا سرمایه گذار با ریسک‌های مالی در نظر گرفته می‌شود، چرا که ریسک‌های مالی در تمامی کسب‌و‌کارها می‌باشند.

این چارچوب برای معامله‌گران و سرمایه‌ گذاران، شامل مدیریت دارایی‌های مختلف می‌شود، مانند: ارزهای دیجیتال، فارکس، کالا‌ها، سهام، شاخص‌ها و املاک و مستغلات.

ریسک‌های مالی انواع مختلفی دارند و به روش‌های مختلفی می‌توان آنها را طبقه‌بندی کرد. در این مقاله می‌خواهیم بر روند مدیریت ریسک مروری داشته باشیم. همچنین در ادامه به استراتژی‌هایی برای کاهش ریسک‌های مالی می‌پردازیم.

مدیریت ریسک چگونه کار می‌کند؟

به طور معمول، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله می‌شود: تعیین اهداف، شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک‌ها، مشخص کردن واکنش‌ها و نظارت. با این حال، با توجه به موقعیت‌های مختلف این مراحل ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کنند.

  • تعیین اهداف

اولین مرحله تعیین اهداف اصلی می‌باشد. غالبا این موضوع به میزان تحمل ریسک توسط شرکت یا فرد مربوط می‌شود. به عبارت دیگر، آنها برای حرکت به سمت اهداف خود تا چه حد حاضر به ریسک کردن هستند.

  •  شناسایی خطرات

دومین مرحله شامل شناسایی و تعریف خطرات احتمالی می‌باشد. هدف این مرحله بررسی وقایع مختلفی است که می‌تواند بر کار اثرات منفی داشته باشد. همچنین این مرحله در محیط کسب و کار می‌تواند اطلاعات ریزبینانه‌ای را نشان دهد که ارتباط مستقیمی با ریسک‌های مالی ندارد.

  • ارزیابی ریسک

پس از شناخت خطرات،‌‌ ارزیابی تعداد و شدت خطرات مورد انتظار در مرحله بعدی قرار می‌گیرند. سپس خطرات به ترتیب اهمیت رتبه‌بندی می‌شوند که رسیدن به یک پاسخ مناسب را تسهیل می‌کنند.

  • مشخص کردن واکنش‌ها 

مرحله چهارم تعیین واکنش‌های مناسب نسبت به هر نوع ریسک با توجه به میزان اهمیت آنها می‌باشد. این امر تعیین می‌کند در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب چه اقدامی باید انجام شود.

  • نظارت 

مرحله نهایی در مدیریت ریسک، نظارت بر کارایی آن هنگام واکنش به وقایع است. این مرحله اغلب نیاز به جمع آوری و تجزیه و تحلیل مداوم داده‌ها دارد.

 مدیریت ریسک‌های مالی

دلایل مختلفی برای عدم موفقیت در استراتژی یا انجام معاملات وجود دارد. به عنوان مثال‌، یک معامله‌گر ممکن است پول خود را از دست بدهد، زیرا بازار برخلاف جهتی که قرار بوده حرکت کند، پیش می‌رود و سرمایه‌ گذار احساساتی شده و از روی وحشت دارایی‌های خود را می‌فروشد.

واکنش‌های احساسی عموما باعث می‌شوند سرمایه‌گذاران استراتژی‌های اولیه خود را نادیده بگیرند و یا به طور کلی از آن‌ها منصرف شوند. این موضوع در هنگام بازارهای خرسی و دوره‌های کاپتیلاسیون کاملا مشهود است.

نگذار دارایی هات از دست بره

در بازار‌های مالی، بیشتر مردم معتقدند که داشتن یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک، به شدت به موفقیت آنها کمک می‌کند. در عمل، این امر می‌تواند به راحتی با قرار دادن «حد ضرر (stop-loss)» و یا «برداشت سود (take-profit)» مدیریت شود.

یک استراتژی معامله‌گری کامل می‌بایست مجموعه‌ای از اقدامات ممکن را ارائه دهد، بدین معنی که معامله‌گران بتوانند آمادگی مقابله با انواع موقعیت‌ها را داشته باشند. همانطور که گفته شد روش‌های بی‌شماری برای مدیریت ریسک وجود دارد. در حالت ایده آل‌، استراتژی‌های معامله گری باید به طور مداوم مورد بازنگری قرار گیرند تا با شرایط جدید وفق داده شوند.

در ادامه چند نمونه از ریسک‌های مالی به همراه توضیحاتی مختصر در مورد اینکه مردم چگونه می‌توانند از شدت خطرات بکاهند، آمده است:

  • ریسک بازار

در هر معامله‌ای با قرار دادن «حد ضرر» می‌توان احتمال ریسک را به حداقل رساند، به طوری که قبل از متحمل شدن ضرر‌های بزرگتر این امر می‌تواند یک وضعیت مطلوب برای سرمایه گذاران، فراهم آورد.

  • ریسک لیکوئید شدن (خطر نقدینگی) 

در صورت معامله در بازارهای با حجم بالا قابل کاهش است. معمولا دارایی‌هایی با سرمایه بالای بازار نیازی بیشتری به نقدینگی دارند. 

  • ریسک اعتباری

این خطر با انجام معاملات در یک  صرافی قابل اطمینان می‌تواند کاهش یابد تا وام‌گیرندگان و وام‌دهندگان (یا خریداران و فروشندگان) نیازی به اعتماد به یکدیگر نداشته باشند.

  • ریسک عملیاتی

سرمایه‌گذاران می‌توانند با تنوع بخشیدن به سبد سهام خود، خطرات عملیاتی را کاهش دهند و از کار کردن روی یک پروژه یا شرکت واحد خودداری کنند. آنها همچنین می‌توانند با انجام یک سری تحقیقات شرکت‌هایی را پیدا کنند که احتمال نقص عملیاتی در آن‌ها کمتر است. 

  • ریسک سیستمیک

این خطر نیز با تنوع بخشیدن سبد سهام  قابل کاهش است. اما در این حالت، عمل «متنوع سازی» می‌بایست با در نظر گرفتن پروژه‌هایی با پیشنهادهای مشخص یا شرکت‌هایی از صنایع گوناگون انجام شود. ترجیحا مواردی در نظر گرفته شوند که با یکدیگر همبستگی بسیار کمی دارند.

 نتیجه

معامله‌گران و سرمایه‌ گذاران قبل از باز کردن هر نوع موقعیت معامله‌گری یا تخصیص سرمایه به سبد سهام، می‌بایست یک استراتژی مدیریت ریسک کارآمد را در نظر بگیرند. با این وجود، باید توجه داشت که نمی‌توان از ریسک‌های مالی کاملا جلوگیری کرد.

به طور کلی مدیریت ریسک چگونگی مقابله با خطرات را تعریف می‌کند، اما مطمئنا فقط در مورد کاهش خطرات نیست؛ بلکه شامل تفکر استراتژیکی است که در مدیریت ریسک‌های غیر قابل اجتناب به بهترین شکل کمک می‌کند.

به عبارت دیگر، مدیریت ریسک به معنای شناسایی، ارزیابی و نظارت بر خطرهاست. فرآیند مدیریت ریسک با هدف ارزیابی نسبت ریسک به پاداش (risk/reward) انجام می‌شود تا از این طریق مناسب‌ترین موقعیت‌ها در اولویت قرار گیرند.

اشتراک گذاری

پیام شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *