چطور رفتار قیمت‌ را در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل کنیم؟ 

چطور رفتار قیمت‌ (price action) را در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل کنیم؟ 

اگر تاکنون نمودارهای تحلیل تکنیکال را دیده باشید، می‌دانید که این نمودارها چقدر سریع می‌توانند پیچیده شوند. میانگین متحرک، بازده فیبوناچی، حجم معاملات، نوسانات، شاخص‌ها، نسبت‌ها و … با این وجود بیشتر شاخص‌های آماری در تلاشند تا اطلاعاتی را در مورد آنچه که قبلاً اتفاق افتاده یعنی رفتار قیمت‌ ارائه دهند.

در این مقاله، به بررسی رفتار قیمت‌ (price action) و نحوه استفاده از آن در بازار ارزهای دیجیتال می‌پردازیم. حال ببینیم که رفتار قیمت‌ چیست و چگونه می‌توان از آن برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت، میان مدت ​​و بلند مدت قیمت ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟ 

 

رفتار قیمت‌ یا پرایس اکشن (price action) چیست؟

رفتار قیمت‌ روشی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات قیمت بازار برای شناسایی فرصت‌های ورود به معامله و خروج از آن می‌باشد. در واقع، پرایس اکشن به ما می‌گوید که قیمت‌ در روندهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت چگونه عمل می‌کند. اکثر تحلیل‌های تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمتی است، اما تحلیل رفتار قیمت، بر اساس مشاهده مستقیم قیمت‌ها می‌باشد که معمولاً به همان صورت نمودارهای کندلی ارائه می‌شوند. به عقیده کارشناسان:

به خاطر داشته باشید که همیشه در پس هر شاخص و هر کندلی روی نمودار، سرمایه‌ای واقعی وجود دارد. اینها فقط یک سری خطوط نیستند. معامله‌گر یا مؤسساتی هستند که با یک ذهنیت و هدف خاصی برنامه ریزی می‌کنند که چرا یک دارایی را خریده یا فروخته‌اند و یا در کجا قصد دارند از معاملات خود خارج شوند. در کوتاه مدت این جریان کاملاً بدیهی است.

رفتار قیمت‌ در کوتاه مدت

مهم است که در کوتاه مدت (از چند دقیقه گرفته تا چند روز و یا حتی چند هفته‌) به حداقل‌ها و حداکثرهای قیمتی در گذشته و همچنین شکست‌های (breakouts) که اتفاق می‌افتد، توجه کنید. بیایید این جریان را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

  • حداقل‌ها و حداکثرهای قیمت در گذشته

آنچه که توجه تریدرها را به خود جلب کرده، تحت نظر داشتن کامل حداقل و حداکثر قیمت (در لحظه و گذشته آن ارز دیجیتال) است. این پدیده با عنوان «لنگر انداختن» (anchoring) شناخته می‌شود. مطالعات نشان داده است که افراد از نظر روانشناختی به بالاترین یا پایین‌ترین مقادیر ثبت شده در گذشته توجهات زیادی نشان می‌دهند.

به راحتی می‌توان بالاترین و کمترین مقادیر قیمت را در هر محدوده زمانی (ماهانه، هفتگی یا روزانه) تشخیص داد.

به عنوان مثال، در سال 2017 حداکثر اتریوم 400 دلار، سطح مقاومتی بوده که در این سال شکسته شد و به یک سطح پشتیبانی طولانی مدت تبدیل شد.

نمودار قیمت اتریوم در سال 2017 و اوایل سال 2018

نمودار قیمت اتریوم در سال 2017 و اوایل سال 2018

به همین ترتیب، حداقل قیمت 6,000 دلار در اکثر مدت سال 2018 سطح پشتیبانی حیاتی برای بیت کوین بود. این سطح در نوامبر شکسته شد، تقریباً یک سال بعد، منجر به ایجاد ظرفیت و نوسانات بیشتری شد.

نمودار قیمت بیت کوین به دلار در سال 2018 و اوایل سال 2019 | همتاپی

نمودار قیمت بیت کوین به دلار در سال 2018 و اوایل سال 2019

  • شکست‌های محدوده‌های قیمت می‌توانند روندهای طولانی مدت جدیدی را ایجاد کنند

وقتی از حداقل یا حداکثر قیمت گذشته رد می‌شویم، این جریان می‌تواند شروع روند جدیدی باشد. معمولاً یک دلیل اساسی در پشت این جریان وجود دارد. چیزی تغییر کرده است، زیرا اگر قیمت برای سال‌ها یا ماه‌ها در پایین و یا بالای آن سطح بماند، خود به خود قیمت به حداقل‌ها یا حداکثرهای جدید نمی‌رسد.

از آنجا که نمونه‌های زیادی از روند «بلند مدت» در رمزارزها وجود ندارد (به این دلیل که اکثر دارایی‌ها نوظهور هستند)، بهتر است این جریان با یک مثال مرتبط از بازار سهام نشان داده شود.

از سال 2000 تا 2016، سهام شرکت تولیدکننده کارت گرافیک NVIDIA (در نزدک NVDA) روی حداکثر قیمت گذشته خود، یعنی 40 دلار معامله شد.

نمودار سهام NVDA در سال‌های 2000-2016

نمودار سهام NVDA در سال‌های 2000-2016

پس از شکسته شدن این سطح، قیمت این سهام تقریباً بدون هیچ افتی به سرعت افزایش یافت. اساساً، صنعت تغییر کرده بود: کارت‌های گرافیک علاوه بر بازی‌های کامپیوتری، به طور فزاینده‌ای برای استخراج ارزهای دیجیتال، آموزش و محاسبات هوش مصنوعی استفاده شدند.

نمودار سهام NVDA در سال‌های 2002-2018

نمودار سهام NVDA در سال‌های 2002-2018

اگر قیمت سطح پشتیبانی یا مقاومت مهم را بشکند، این بدان معنی است که باید استراتژی خود را تغییر دهید. احتمالا در «کوتاه مدت» لازم است نقاط ورود و خروجی خود را که برنامه‌ریزی کرده بودید، مرور کنید. همچنین، نوسانات پیش آمده می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای معامله کردن باز کند.


تریدرها در چه نقاطی سفارش توقف (stop order) می‌گذارند؟


در مواقعی که شکست‌های قیمت را جستجو می‌کنید، می‌توان تخمین زد که تریدرها سفارشات توقف ضرر (stop-loss) را در کجا قرار می‌دهند. معمولاً تریدرها سفارشات خود را کمی پایین‌تر یا بالاتر از یک سطح کلیدی تنظیم می‌کنند. وقتی توجهات به یک منطقه خاص معطوف می‌شود، در زمانی که این سفارشات توقف ضرر در آن محدوده فعال شوند، رفتار قیمت‌ می‌تواند به شکل قابل توجهی دارای نوساناتی قوی‌تر باشد.

ممکن است برخی از کاربران ارزهای دیجیتال سعی کنند با بهره‌گیری از این روند پویا، در بازار تقلب کنند. بنابراین، آنها به صورت زیر اقدام به این کار می‌کنند:

  • تریدرهایی که پوزیشن‌های لانگ (خرید) دارند، مراقب سطح پشتیبانی کلیدی هستند و سفارشات توقف ضرر را کمی پایین‌تر از این سطح قرار می‌دهند.
  • ممکن است فرد متقلب از طریق فروش آشکار و کوتاه مدت دارایی، فشار اضافی بر فروش ایجاد کند و همزمان با منتشر کردن شایعات و ایجاد ترس، عدم قطعیت و شک (FUD) سطح حمایتی را بشکند. 
  • اگر چنین اتفاقی رخ دهد، «حد ضرر» (stop loss) معاملات تریدرها فعال شده، و دارایی‌ها به قیمت بازار فروخته می‌شوند.
  • از آنجا که ناگهان فروشندگان زیادی در بازار پدید می‌آیند، قیمت به سرعت کاهش می‌یابد.
  • وحشت ایجاد می‌شود و تعداد بیشتری از مردم اقدام به فروش دارایی خود می‌کنند و قیمت‌ها را حتی پایین‌تر می‌آورند.
  • فرد متقلب می‌تواند دارایی‌ها را با قیمت پایین‌تر در بازار خریداری کند و پوزیشن‌های شورت (فروش) خود را همراه با سود ببندد.

این استراتژی با نام «فروش و تحریف» (short and distort) یا «شکار حد ضرر» (stop hunting) شناخته می‌شود. این تقلب در بازار است و معمولاً در بازارهای قانونی، عملی غیرقانونی است. اما هنوز هم در بازار ارزهای دیجیتال اتفاق می‌افتد.

با این وجود، حتی در صورت عدم تقلب، رفتار قیمت‌ به ویژه در محدوده مقادیر بالا در گذشته یا اعداد گرد که صرفاً «زیبا» هستند، مانند 100، 500، 1,000 و غیره بسیار شدید است. منطق پشت آن نیز یکی است: اگر سطحی که دارای عددی رند است شکسته شود، «حد ضررها» فعال شده، مردم وحشت می‌کنند و اقدام به فروش می‌کنند و روند قیمت به شکل ناخوشایندی حرکت می‌کند.

این حالت برای هر دو سطح کوتاه مدت و بلند مدت، یا حتی تا 5 سال هم اتفاق می‌افتد.


روند میان مدت و بلند مدت بازار و رفتار قیمت‌


همانطور که مشاهده کردید، حداقل‌ها و حداکثرهایی که در گذشته اتفاق افتاده‌اند، بسیار مهم هستند. با این حال حتی سن بیت کوین هم از یک دهه بیشتر نیست و برای اکثر دارایی‌های دیجیتال، حتی پنج سال هم اطلاعات قیمتی بازار وجود ندارد. در چنین مواردی، لنگرهای مبتنی بر اعداد گرد (10، 100، 500، 1000 و غیره) از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار هستند. 

  • اهمیت لنگرها، در صورت نبود اطلاعات تاریخچه قیمت

وقتی هیچ سابقه قیمتی وجود نداشته باشد، نقش عوامل روان‌شناختی بسیار حیاتی و حساس می‌شود. مردم روی قیمت‌های گرد و رند لنگر می‌اندازند و انتظار دارند روند ادامه یابد.

به عنوان مثال، وقتی قیمت بیت کوین از هزار دلار فراتر رفت، مردم پیش بینی خود را روی 3 هزار دلار قرار دادند. هنگامی که سطح 3 هزار دلار شکسته شد، مردم به 5 هزار دلار به دید محدوده قیمتی بعدی نگاه می‌کردند… پس از اینکه قیمت بیت کوین به 5 هزار دلار رسید، انتظار داشتند که قیمت تا 10 هزار دلار افزایش یابد. سپس 15 هزار، 20 هزار دلار و 60 هزار دلار نیز به اهدافی مسلم تبدیل شدند.

لنگرهای بعدی بیت کوین می‌تواند 70 هزار، 90 هزار، 100 هزار و همین طور بالاتر نیز باشد. اینها اعداد زیبایی هستند که افراد به طور طبیعی توجه خود را متمرکز می‌کنند.

از آنجایی که مردم به دنبال اعداد رند هستند، رسانه‌های مالی نیز در مورد آنها می‌نویسند و حتی بیشتر توجهات را به این اعداد معطوف می‌کنند. این جریان در حالی مصداق پیدا می‌کند که قیمت به سطحی برسد که قبلاً مشاهده نشده است.

همین منطق در مورد سطوح مهم توکن‌های دیجیتال جدید نیز اعمال می‌شود. سرمایه گذاران به دنبال 5 برابر، 10 برابر، 15 برابر و 30 برابر شدن قیمت فروش توکن هستند که اینها نیز اغلب عددی رند است. معمولا تریدرها توجه خود را روی سطح 21.52 برابر شدن یک توکن متمرکز نمی‌کنند.

در مورد قیمت توکن‌هایی که با قیمت بیت کوین نمایش داده می‌شوند، ارقام رندی نظیر 100 ساتوشی، 500 ساتوشی، هزار ساتوشی و غیره در نظر گرفته می‌شود.

  • پیش بینی نقاط تغییر بازار 

وقتی شاهد حرکات تصاعدی در روند قیمتی یک دارایی هستید، باید توجه داشته باشید که در نهایت این روند پایان خواهد یافت. هیچ چیز برای طولانی مدت به صورت تصاعدی (شاید به جز جمعیت خرگوش‌ها؟!) رشد نمی‌کند.

به عنوان مثال، قیمت بیت کوین در بازار گاوی سال 2017 به طور چشم‌گیری در حال افزایش بود. چنین روندی پایدار نیست. با هر بار رسیدن به بالاترین سطح قیمتی (ATH)، برای رسیدن به سطح بعدی، باز هم به خریداران و پول بیشتری نیاز است. البته در هر سطح مقاومت جدیدی، افراد بیشتری خواهان فروش و کسب سود هستند. سرمایه گذارانی که روی قیمت 1,000 دلار خرید کرده‌اند، پس از این قیمت می‌توانند با میزان سود کاملاٌ مطلوب، روی قیمت 10 هزار دلار بفروشند. 

با مشاهده نمودار می‌توان (تقریباً) محدوده اوج یا کف قیمت را پیش بینی کرد و الگوهای خاصی پیرامون این نقاط پدیدار می‌شوند.

به عنوان مثال، در زمان اوج قیمت اغلب یک کندل بزرگ سبز رنگ (نسبت به رفتار قبلی قیمت) وجود دارد. پس از ناامید شدن آخرین خریداران، اغلب یک کندل قرمز بزرگتر نیز شکل می‌گیرد که در بالای آن یک فتیله یا سایه بلند قرار دارد.

صدها الگوی نموداری وجود دارد که می‌توانید آنها را در دیگر مقالات سایت همتاپی و یا دوره‌های آنلاین آموزش ببینید. اما درک آنچه در بازار اتفاق می‌افتد از اهمیت بیشتری برخوردار است. خریداران در یک قیمت مشخص بالایی (فتیله یا سایه کندل قرمز، یعنی بالاترین قیمت در آن بازه زمانی)، از خرید دست می‌کشند. از طرف دیگر، فروشندگان بیشتری نیز سعی می‌کنند سود خود را برداشت کرده و یا قصد دارند دارایی خود را فروخته و با قیمت کمتری خریداری کنند. در چنین حالتی قیمت به شدت کاهش می‌یابد و وحشت شروع می‌شود. در این هنگام باز هم افراد بیشتری تصمیم می‌گیرند که پوزیشن‌های خود را ببندند.

الگوهای مشابهی (که اغلب «الگوی پوششی» (engulfing) نامیده می‌شود) در محدوده کف قیمت نیز ظاهر می‌شوند.

در زیر مثالی از نمونه‌ی صعودی الگوی پوششی در تاریخ 26 دسامبر 2018، هنگام معکوس شدن ارزش فروش سهام آورده شده است:

نمونه‌ی صعودی الگوی پوششی در تاریخ 26 دسامبر 2018

  • تغییر رفتار قیمت‌ در بازار ارزهای دیجیتال

این امر در بازار ارزهای دیجیتال کمتر دیده می‌شود. اما هنگامی که در ژانویه 2019 بیت کوین به 3,500 دلار رسید، بحث‌ها در مورد پایان بازار خرسی بیت کوین کم کم شروع شد. تغییر روند نزولی کُند و طولانی بود، اما دیگر هیچ محدوده قیمتی پایین جدیدی در کار نبود. 

هنگام مشاهده این الگوها، سعی کنید آنچه را که خارج از لیست سفارشات (order book) اتفاق می‌افتد کشف کنید. زیرا آن عوامل می‌تواند برداشت و ذهنیت معامله گران را شکل دهد.

در حالی که بیت کوین به کمترین میزان خود در ژانویه رسید، عرضه اولیه صرافی‌ها یا IEOها نیز خریداران بیشتری را جذب بازار می‌کرد. در محدوده پایین این تغییر قیمت، مردم شروع به جستجو برای ابزارهای بسیار سوداگرانه جدیدی کردند که بتوانند درآمد کسب کنند. زیرا، اولین IEO صرافی بایننس (Binance)، برای خریداران توکن بسیار سودآور بود، و متعاقب آن IEO‌های بعدی توانست افراد بیشتری را به خود جذب کند. در نتیجه، به طور کلی علاقه و گرایش به دارایی‌های دیجیتال و به خصوص بیت کوین (BTC) مجدداً رو به افزایش گذاشت.


رفتار قیمت، روندها را مشخص می‌کند


مانند اکثر پدیده‌های طبیعی، بازارها نیز به صورت یک چرخه حرکت می‌کنند. ابتدا یک موج رشد و سپس یک موج افول وجود دارد. اگر چیزی بالا برود، در نهایت پایین می‌آید.

اغلب، قیمت دارایی‌ها مانند یک فنر است. اگر فنر را فشار دهید، عقب خواهد پرید زیرا نمی‌توانید بیشتر از حد مشخصی، به آن فشار وارد کنید. به همین ترتیب، نمی‌توانید فنر را به اندازه نامحدود بکشید، زیرا این روندها یکدیگر را دنبال می‌کنند.

همانطور که در بالا مشاهده کردیم، رفتار قیمتی می‌تواند به تشخیص روند کمک کند.

  • روند صعودی

هر کف قیمتی جدید، بالاتر از کف قیمتی قبلی است. به عنوان مثال، در سال 2019 بیتکوین هنوز در یک روند صعودی طولانی مدت قرار داشت، زیرا حتی در زمانی‌که قیمت آن 20 هزار دلار بود، سطح پایین‌ترین قیمت قبلی 10 هزار و قبل از آن نیز 3 هزار دلار بود.

  • روند نزولی 

هر کف قیمتی جدید، پایین‌تر از کف قیمتی قبلی است.

این‌ها موارد پایه و ابتدایی هستند که می‌توانید در هر کتاب مقدماتی در مورد تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال پیدا کنید، اما مهم است که کاربرد آن‌ها را درک کنیم، زیرا معامله‌گران براساس دیدگاه‌های خود در مورد بازار تصمیم می‌گیرند.

ویوم ماهادویا (Vyom Mahadevia) یکی از معامله گران تیم سیندیکیتور (Cindicator) می‌گوید:

من معتقدم که ماهیت بازارهای مالی بصورت یک چرخه است و فرقی نمی‌کند که بازار سهام یا بازار رمزارز باشد، تا زمانی که انسان‌ها به عنوان معامله‌گر در بازارها فعالیت داشته باشند این چرخه تمایل به تکرار دارد.

در مقایسه با بازارهای سهام و اوراق قرضه، در بازار ارزهای دیجیتال کل این چرخه سریع‌تر اتفاق می‌افتد. تنها در مدت دو سال شاهد نمودار سهمی بازار گاوی و به دنبال آن بازار خرسی بوده‌ایم. این جریان نوسانات و فرصت‌های زیادی را برای معامله‌گران ایجاد می‌کند.

نتیجه‌گیری

همانطور که دیدیم، پرایس اکشن یا رفتار قیمت می‌تواند در هنگام وقوع شکست محدوده‌ها و تغییر روند طولانی مدت قیمت، کمک کند که نقاط تغییر بازار را تشخیص دهیم. در کوتاه مدت نیز، این شکست محدوده‌ها هنگامی که سفارشات توقف ضرر (Stop Limit) در محدوده مشخص شده خود فعال می‌شوند و بازار بیش از حد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد، فرصت‌هایی را ایجاد می‌کنند.

بسیار مهم است که فراتر از الگوهای نموداری مشخص فکر کنید و سعی کنید بفهمید که چرا معامله‌گران چنین رفتاری را از خود بروز می‌دهند. با درک این وقایع، رفتار بازار بدیهی به نظر می‌رسد.

پیش بینی این که بازار چه روندی خواهد داشت، بسیار سخت است.

این مهارت تنها از طریق تمرین قابل دستیابی است: مشاهده نمودارها، پیش بینی کردن‌ها و پوست کلفت بودن در این بازی، می‌تواند به شما در کسب این مهارت کمک کند.

ترجمه و جمع‌آوری: تیم خرید و فروش بیت کوین صرافی ارز دیجیتال همتاپی

اشتراک گذاری

پیام شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *